Persian Label
معفن
Alternative Term
بدبوگرداننده
با قوت معفنه
Persian Definition
فعلی که در آن دارویی با حرارت غریبه خود مزاج عضو را فاسد کرده و رطوبات و ارواحی که به سوی آن می آیند را متعفن گرداند و همه آن را تحلیل برد و باقی را قابل اینکه جزو عضو شوند نگرداند.
English Definition
Action of a drug with eccentric heat that spoils the Mizaj of an organ by putrefying and dissolving moistures and spirits entering it, thus leaving the organ with spoiled moistures that cannot be used.