Persian Label
محمر
Alternative Term
سرخ کننده
حمرت
سرخی
حمرت دهنده
Persian Definition
فعل دارویی که با قوت حرارت و جذب خود عضو را گرم می کند و با جذب قوی خون ملاقی و متصل به عضو ظاهر آن را سرخ می گرداند.
English Definition
Action of a drug that heats and powerfully attracts blood to an organ via a heating and attractant power, therby leading to rubefaction.
UnaProd
ابهل
افربیون
اقاقیا
باقلا
بنج سیاه
بهمی
پیارانگا
تخم حلبه
تخم کتان
تخم لفاح
ترمس
توبال آهنی
چوب چینی
حااقطی
حاشیش
حباب
حرمل
خروع
خس
خمان
خندیقون
خون ثور
دخان
دردی
دریاس
دلبوث
دند
ذئب
رصاص
روغن گل خرم
ریه
زنبور
سلق
شجره المریم
شک
عشر
عکنه
فلفل
قردمانا
کنگره خشخاش
لاله نعمانی
لصیقی
لعبت بربری
ماءالزفتی و القیری
مارکیوا
مصطکی
نبیذ گندم
هوفاریقون (صنف سوم)
یاسمین
یبروح الصنم (صنف سوم)