مقی

قی آورنده

فعل دارویی که با قوت حرارت خود اخلاط غلیظه مجتمع در مجاری غذا و معده را ترقیق نموده و به قی دفع نماید.

Action of a drug with heating power that makes thick humors accumulated in food passages and the stomach thinner, and expels them via emesis.

• اسقیل

• اشترغار

• افیوس

• آذان الفار بری (قسم سوم)

• برگ آذریون

• برگ خروع

• برگ ظیان

• برگ لاغیه

• بیخ عشبه مغربیه

• پوست بیخ لفاح

• پوست ریشه ارجوان

• تخم اناغورس

• تخم شبت

• تخم قطف

• تخم لاغیه

• توبال

• ثافسیا

• ثومون

• جبلاهنگ

• جوز جندم

• جوزالقی

• جوزالکوثل

• حاشیش

• حب البان

• حب الرشاد

• حب الکلی

• حرشف بری صغیر

• حرف البابلی

• حرف السطوح

• حنظل

• خربق

• خشخاش زبدی

• دانه خیارشنبر

• دمعه افیوس

• دمعه یبروح الصنم

• ذاقنی ویداس

• ذباب

• رتم

• رقعه یمانی

• روسختج

• روغن غار

• ریشه بطیخ

• زاج اخضر

• زبیب الجبل

• شجره الراهب

• ضرو

• ظیان

• عشبه مغربیه

• عنب الثعلب

• غار

• فجل

• قثاءالحمار

• قرع المر

• کتم

• کندس

• کنگرزد

• گل ارجوان

• گل حرف البابلی

• لاغیه

• مازریون

• ولب

• هلیون

• ینبوت