Persian Label
مصلح
Alternative Term
اصلاح کننده
Persian Definition
فعل دارویی که اصلاح حال مأکول و مشروب می نماید، خواه رفع ضرر آن نماید و یا معاونت فعل آن نماید و یا حفظ قوت یا کسر حدت آن نماید یا بدرقه آن شود به جهت رساندن آن به اعضای ضیقه بعیده.
English Definition
Action of a drug that refines drugs, foods, and drinks, either by counteracting side effects, promoting action, preserving potency, reducing acuteness, or escorting to distant organs.
UnaProd
ارز
اسقنقور
اسقیل
اشق
افتیمون
افیون
الیه
امعا
آچین
آنس النفس
باد صبا
بادام نمک پرورده بریان
بسباسه
بطیخ
بطیخ هندی
بغرا
بقله البراری
بقله یمانیه
بهنگره
تخم آس
تخم قطف
تخم کتان
تفاح ترش
تنباکو
توت
جری
جند بادستر
جوز
چاول منگری
چای خطایی
حب الصنوبر صغار
حرشف بری کبیر
حسل
حلبه
حندقوقی بری
حنطه
خلاف البلخی
خمر عتیق
دوایااغریا
ذرت
ربیثا
رعاد
رمان حامض
روسختج
روغن پوست اترج
زعرور زرد
زعرور سرخ
زعفران
زهره بقر
زیت العتیق
ساذج
سکبینج
سمسم
سمک
سنگسبویه
شمع
طاووس
عنب
عنبر
غاریقون
فاشرا
فستق
قسب
قعبل
قلقل
کاچ مرچ
کاکنج
کتان
کثیرا
کرویا
کیاکو
ماءالتون
مازریون
مداد
ملح
ناطف
نحاس
نشا
نمل
نیم
وشق
یتوع
یتوع انبج