مسخن

تسخین
گرم کننده
حرارت را برافروزد
باعث گرمی
موجب حرارت
باعث اجتماع حرارت
مسخن بدن

فعلی که ناشی از قوت مسخنه دارو بوده و در کل بدن، در اعضا، و یا در بیماری خاصی ایجاد سخونت می نماید.

A drug action that induces a hotness quality in the entire body, or in specific organs or diseases as a result of the heating power of a drug.

• اثمد

• ارنب بری

• اسارون

• اسرار

• اسطوخودوس

• اسقنقور

• اشترغار

• اصطرک

• افربیون

• افلنجه

• اقحوان

• انتله

• انجدان

• ایرسا

• بارزد

• برگ اترج

• بریا مصری

• بلادر

• پوست ثعلب

• تخم لفاح

• ترنجبین

• ثلج

• جثجاث

• جمهوری

• حاشا

• حب المنسم

• حبه الخضراء

• حردون

• حرشف

• حرف الماء

• حرمل

• حزاء

• حزاء بستانی

• حنطه

• خردل

• خزامی

• خصی الکلب

• خمر جمهوری

• خنثی

• خنزیر

• دارفلفل

• دوایااغریا

• روبیان

• روغن اقحوان

• روغن انگور

• روغن جوز

• روغن شبت

• روغن عصیر کرم

• روغن قنطوریون صغیر

• روغن نسرین

• زرنب

• زنبا

• زیبق

• سالامندرا

• سرو بری (عرعر)

• سکبینج

• سلیخه

• سمور

• سنبل

• سنور

• شریفه

• شعر

• شقاقل

• شوندر

• شونیز

• صبر

• صمغ الدامیثا

• صوف

• عاقرقرحا

• عبیثران

• عرعر

• عشبه مغربیه

• عصفور

• فاشرا

• فتایل الرهبان

• فلفل

• فلفل الماء

• فلفل مویه

• فنک

• قار

• قاقله صغار

• قاقلی

• قردمانا

• قرقومعما

• قرنفل

• قره العین

• قسط

• قطن

• قیصوم

• کباب

• کبریت

• کرم دانه

• کرویا

• کزوان

• کلس حجری آب دیده

• کماذریوس

• کمون

• کندر

• کندس

• کنهان

• لاذن

• لالا

• لامی

• لحم

• ماءالزفتی و القیری

• ماءالکبریتی

• مرزنجوش

• مرعزی

• مرقشیشا

• مری

• مو

• نارجیل

• نان گرم

• نانخواه

• نبیذالزبیب

• نسرین

• نعنع

• وج

• وشق

• هدهد

• هرنوه

• هوفلسوس

• یاسمین زرد