تریاق

با تریاقیت
با قوت تریاقیه
با قوت تریاقیت

فعل داروی مقاوم سموم که مصنوع (فراوری شده) باشد.

Action of a processed antidote drug in eliminating toxins.

• ابن عرس

• اترج

• اسقوردیون

• اسقیل

• اشترغار

• اشخیص

• اصابع الصفر

• افربیون سیاه

• افعی

• اقحوان

• امبرباریس

• انتله

• انسان

• انیسون

• ایل

• آذریون

• برگ جوز الماثل

• برگ سیب

• بنطافلن

• بوزیدان

• بیش موش بیشا

• پپیته

• تخم اترج

• تخم نارنج

• تفاح

• توت

• تین

• ثمر آس

• ثوم

• جدوار

• جرمغانی

• جعده

• جند بادستر

• جنطیانا

• جوز

• چاول منگری

• حاج

• حاشا

• حب بلسان

• حلتیت منتن

• دارصینی

• دماغ

• دهن البلسان

• رازیانج

• راسن

• روغن بزرالبنج

• روغن زفت

• زراوند

• زرنباد

• سرکه اشترغار

• سفادیکس

• سمن

• سنبل رومی

• سورنجان

• سوسن

• سیسبان

• شراب لیمو

• شکاعی

• شوندر

• شونیز

• صامریوما

• صعتر

• صوف

• طین صوفی حمید

• عاقول

• عرق مخلصه

• غار

• فطر

• فلفل

• فودنج

• فودنج نهری

• فیروزج

• فیل

• قاقله صغار

• قرصعنه

• قرنفل

• قسط

• قسطرون

• قطلب

• کاشم

• کافور

• کبر

• کراث بری

• کمرزهره

• لبن البقر

• مس خراطین

• مغز ثمر غار

• مقل

• ملح

• نارجیل بحری

• نانخواه

• نفط

• وج